ثبت هلدینگ در تبریز
تعریف هلدینگ:
شرکت هلدینگ (Holding company) در معادل فارسی و تخصصی به شرکت نگهدار ترجمه شده است که شرکتی سهامی است که دارای شرکتهای زیرمجموعه دیگر بوده و کنترل شرکتهای زیرمجموعه مستقیماً زیر نظر مدیران و هیئت مدیرهٔ شرکت اصلی است.
شرکت هلدینگ با خریدن بخش عمدهای از سهام شرکتی دیگر، میتواند در آن شرکت حق رای داشته باشد، که در این صورت به شرکت دوم شرکت فرعی (یا وابسته) هم گفته میشود…
شرکتهای فرعی هویت قانونی خودشان را به عنوان شرکتهای مجزا حفظ میکنند، اما کنترل هر شرکت فرعی تحت نظر شرکت نگهدار خواهد بود.
بعضا به شرکت های هلدینگ، شرکت مادر گفته می شود که اشتباه رایج است.شرکت مادر در اصطلاح تجاری یکی دیگر از شرکت های سرمایه گذاری اتلاق می شود.
تاریخچه تشکیل هلدینگ:
شرکت های هلدینگ از آنجا شروع شد که در دهه 1960 تعدادی از شرکت های آمریکایی موقعیت های خوبی کسب کردند، ولی وضع مالی جمعی دیگر از آنها به شدت رو به زوال شد. شرکت جنرال الکتریک در دهه 70 برای مقابله با رشد بی سود و مشکلات دیگری که ضمن برنامه ریزی با آن مواجه می شد، شیوه ای را ابداع کرد. این شرکت 170 واحد خود را به 49 بخش سازمان دهی کرد و این گروه ها زیر نظر 10 مدیر ارشد خود به تنهایی پاسخگوی مدیر عامل بودند، فعالیت می کردند. و در این موقع هلدینگ متولد شد.
بر این اساس هر صنعت یا قلمرو راهبردی کسب و کار بر اساس ماهیت آن و میزان همبستگی با هم تحت پوشش یک مدیریت قرار گرفته تا بتوانند به هم افزایی مناسب کاری دست یابند، منظور از قابل مدیریت بودن، میزان حق حاکمیت شرکت هلدینگ بر آن صنعت است که بیشتر بر اساس میزان سهام و مالکیت تعیین می شود، اما حاکمیت شرکتی را در بر دارد یا به زبان ساده تر، سهام اکثریت را در اختیار دارد.
انگیزه و مزیت شرکت هلدینگ
- راهبری کل مجموعه جهت چابکی در تصمیم گیری
- مدیریت قدرتمند و هدفمند
- حمایت شرکت های متوسط
- کاهش ریسک سهامداران
- توسعه سریع شرکت ها
شرکت هلدینگ 2 هدف اصلی دارند، اول خرید سهام شرکت های مرتبط با فعالیت تخصصی دوم راه های مدیریت و سازمان دهی شرکت تحت کنترل استفاده کنند.
انواع شرکت هلدینک :
چهار نوع شرکت هلدینگ در بستر تجارت تشکیل می شود که براساس اهداف و فعالیت هایی که دارند تقسیم می شوند:
۱) هلدینگ شرکت اصلی: گونه ای از هلدینگ ها از یک شرکت اصلی به وجود آمده اند، مثل هلدینگ ایران خودرو.
۲) هلدینگ محصولی: هلدینگ هایی که تمامی شرکتهای تحت کنترل آن یک نوع محصول مشترک تولید می نمایند.
۳) هلدینگ های زنجیره تامین، تمامی شرکت های زیرمجموعه هلدینگ در امتداد حرکت به سوی یک هدف مشترک فعالیت های مختلفی دارند، مثل هلدینگ های نفتی از اکتشاف نفت تا پخش آن.
۴) هلدینگ مختلط، که از شرکت هایی با فعالیت های متنوع به وجود آمده است.
تفاوت شرکت هلدینگ با سایر شرکت ها
1- مدیریت مستقیم منابع:
هلدینگ شرکتی است که با هدف اداره مستقیم شرکت های زیر مجموعه به خرید یا سرمایه گذاری در سهام آن ها اقدام می کنند. اما سایر شرکت ها و مخصوصا شرکت های سرمایه گذاری علاقمند به حضور در اداره شرکت های زیر مجموعه ندارند و با داد و ستد سهام شرکت های حاضر (بورسی یا غیر بورسی) در سبد دارایی خود سعی می کنند که برای سهامداران خود سودآوری می کنند.
2-میزان آورده برای ثبت شرکت:
مراحل ثبت شرکت ها و شرکت هلدینگ یکسان است اما در میزان سرمایه اولیه با هم تفاوت دارند، حداقل سرمایه لازم برای تشکیل شرکت هلدینگ طبق مصوبه سازمان بورس و اوراق بهادار به شرح ذیل می باشد:
الف) هلدینگ از نوع سهامی خاص: پنجاه میلیارد ریال
ب) هلدینگ از نوع سهامی عام: یکصد میلیارد ریال
اما سایر شرکت های در قالب شرکت های خاص به ثبت می رسند و سرمایه اولیه یک میلیون ریال است.
3- اهداف غیر از از سودهی:
هدف شرکت های هلدینگ از خرید سهام شرکت ها کنترل آن ها است، در صورتی سایر شرکت ها و نیز شرکت های سرمایه گذاری تنها برای سود سهام را خریداری کرده و دخالتی در اداره شرکت ها ندارند.
4- عدم فروش سهام:
شرکت های سرمایه گذاری اصولا اگر سهام دارای سود خوبی باشند،به فروش می رسانند و نگه نمی دارند، اما شرکت های هلدینگ اصولا سهام را جز در مواقع خاصی، به فروش نمی رسانند و مالک تام آن خواهند بود و با حمایت مالی و راهبردی به بازدهی شرکت های زیر مجموعه کمک میکنند.
ساختار سازمانی در شرکتهای هلدینگ
ساختار سازمانی یعنی چهارچوب روابط حاکم بر مشاغل، سیستمها، فرایندهای عملیاتی، افراد و گروههایی است که برای نیل به یک هدف مشخص در سازمان تلاش میکنند. در شرکتهای هلدینگ، ارتباط بین افراد در خود هلدینگ و شرکتهای زیرمجموعۀ آن، آرایش ساختار سازمانی و نقش و ارتباط بین افراد میتواند در چابکی سیستمها تأثیر بسزایی داشته باشد.
در این روش مدیریت شرکت مجموعه استراتژیهایی طراحی شده که بر اساس آن، کارها و فعالیتها را به وظایف مشخصی تقسیم کرده و هماهنگی میان آنها را فراهم میکنیم. باید توجه کرد که ساختار، صرفاً یک سازوکار هماهنگی نیست، بلکه توزیع قدرت در سازمان را نشان میدهد و فرایندهای سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهد.
ساختار سازمانی به الگوهای روابط درونی سازمان، اختیار و ارتباطات دلالت دارد و روابط گزارشدهی، کانالهای ارتباط رسمی، تعیین مسئولیت و تفویض اختیار تصمیمگیری را روشن میسازد. اگر سازمان را به زنجیر تشبیه کنیم و هر بخش سازمان را حلقهای از این زنجیر تصور کنیم، بدیهی است کوچکترین نقص در طراحی ساختار و روشن کردن وظایف هر بخش یا شخص، میتواند در استحکام این زنجیر خلل ایجاد کند و پیوستگی تمامی بخشها را تحت تأثیر قراردهد.